سر کراسوس

 
در زمان پادشاهى ارد اول (اشک سیزدهم ) پادشاه اشکانى ، کراسوس ‍ سردار معروف رومى به قصد جنگ با ایران وارد بین النهرین شد. ارد سفیرى نزد کراسوس فرستاد که این پیغام را برساند: (اگر مردم روم مى خواستند با من جنگ کنند من جنگ مى کردم و از بدترین عواقب آن بیمى نداشتم .
ولیکن چنین فهمیدم که شما براى منافع شخصى به خاک ایران دست اندازى مى کنید، حاضرم بسفاهت شما رحم کرده ، اسراى رومى را پس ‍ بدهم .) کراسوس به سفیر گفت : جواب پادشاه شما را در سلوکیه خواهم داد. سفیر خندید و جواب داد: اگر از کف دست من ممکن است مویى بروید شما هم سلوکیه را خواهیم دید. خلاصه جنگ در حران (بین النهرین ) درگیر شد و کراسوس و پسرش در این جنگ کشته شدند و سر کراسوس را براى ارد که در ارمنستان بود برده به پاى او انداختند. در این موقع نمایشى از تصنیفات اورى پید مصنف مشهور یونانى به مناسبت عروسى پسر ارد با دختر پادشاه ارمنستان در دربار بر روى صحنه بود و یکى از بازیگران یونانى سر کراسوس را از جلوى پاى ارد بلند کرد و شعرى مناسب از اورپید بخواند که سخت بجا و مورد توجه قرار گرفت .