هو الصمد

« دیروز برای فردا »

هو الصمد

« دیروز برای فردا »

پدر و مادر سیاه و فرزند سفید!

مردى همسرش را نزد عمر برده و گفت : خودم و این زنم سیاه هستیم و او پسرى سفید زاییده است .
عمر به مجلسیان گفت : نظر شما در این قضیه چیست ؟
گفتند: زن باید سنگسار شود؛ زیرا او و شوهرش سیاهند و فرزندشان سفید. عمر دستور داد زن را سنگسار کنند، ماموران زن را به جهت سنگسار مى بردند در بین راه امیرالمومنین علیه السلام به آنان برخورد نموده و به زن و شوهر فرمود: مطلب شما چیست ؟ آنان قصه خود را بیان داشتند.
آن حضرت علیه السلام به مرد رو کرده و فرمود: آیا زنت را متهم مى سازى ؟
گفت : نه .
فرمود: آیا در حال قاعدگى با او همبستر شده اى ؟
گفت : آرى ، یک شب ادعا مى کرد که قاعده است و من گمان مى کردم به جهت سرما عذر مى آورد پس با او همبستر شدم .
آن حضرت علیه السلام به زن رو کرده و فرمود: آیا شوهرت در آنحال با تو نزدیکى کرده است ؟ گفت : آرى .
پس على علیه السلام به آنان فرمود: برگردید که این فرزند پسر شماست و علت سفید شدنش این است که خون حیض ‍ بر نطفه غلبه کرده است و وقتى که بزرگ شود سیاه مى گردد، و طبق فرموده آن حضرت پس از بزرگ شدن سیاه گردید
فروع کافى ، کتاب النکاح ، باب النوادر، حدیث 46

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد